تو رفتن رو ازم خواستی...
یه روز قلبمو پس دادی...
واسم سخت بود که تنها شم...
مهم اینه که تو شادی...
تو خوشبختی و ارومی ...
با عشقی که خودت خواستی...
چقدر شیرینه دنیای کسی که عاشقش هستی...
چه خوشحالم که می بینم تو خوشبختی...
با اینکه می گذره روزام به هر سختی...
چه خوشحالم که می بینم تو قلبت غصه ها مردن...
با اینکه چشمای عشقت منو از خاطرت بردن...
چه خوشحالم که می بینم تو خوشبختی...
همیشه ارزو بودی ولی حالا یه رویایی..
یه جور عادت شده واسم شبای سرد تنهایی...
میدونم خنده می میره روی لب های پژمردم..
تو شادابی و من بی تو همیشه سرد و افسردم...